” آریانده” دختریست که عاشق تزه میشه. تزه نگهبان شهر آتن بود و میخواست به جنگ غولآدمخوار بنام مینوتائور بره، آریانده بهش شمشیری داد که بتونه غول رو بکشه و چون غول در هزارتویی پیچپیچ زندگیمیکرد پس بهش ریسمان درازی هم داد که بتونه مسیر برگشت رو پیداکنه. بعد از مرگ غول آریانده و تزه […]
Read More